جدول جو
جدول جو

معنی خواهش پذیر - جستجوی لغت در جدول جو

خواهش پذیر
(تُ مَ دَ / دِ)
پذیرندۀ خواهش. قبول کننده خواهش:
زن کارپیرای روشن ضمیر
بدان خواسته گشت خواهش پذیر.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(زَ)
پذیرندۀ مهربانی و عنایت و محبت. کنایه از زیردست و رعیت و کسی که در پناه تفقد و سرپرستی دیگری قرار دارد. که مورد نواخت و ملاطفت و مهربانی است:
چو گشتند از او آن اسیران او
به شفقت نوازش پذیران او.
نظامی
لغت نامه دهخدا